گرچه به گفته کارشناسان، با پیشرفتهای بسیار دانش پزشکی، سن امید به زندگی در کشور ما به ۷۵ سال رسیده؛ اما با اینحال آنچه میتواند در آینده ایجاد بحران کند، سالمندی جمعیت است؛چون با افزایش جمعیت سالمند یک کشور، نیاز به خدمات مراقبتی، درمانی، بهداشتی، توانبخشی، حمایتی و معیشتی و بیمهای زیاد میشود. ضمن اینکه از نیروی جوان و کار آن جامعه نیز کاسته میشود.
حال پرسش اساسی این است که از امروز برای عبور کمآسیب از بحران سالمندی چه گامهایی باید برداشت و اگر روند فعلی تغییر نکند و تصمیمگیران کشور همچون گذشته به فکر پدیده سالمندی جمعیت ایران نباشند، آنوقت شاهد چه اتفاقی خواهیم بود؟
۱۰درصد جمعیت کشور سالمند هستند
محسن شتی، رئیس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت، کاهش نرخ باروری یا موالید و افزایش امید به زندگی را در دهههای اخیر عمدهترین دلایل سالمندی جمعیت میخواند و به قدس میگوید: براساس سرشماری سال۹۵، ۲۸/۹درصد جمعیت ایران سالمند یا بالای ۶۰ سال بودهاند و پس از آن سرشماری تازهای انجام نشد تا امروز آمار دقیقتری از جمعیت سالخورده داشته باشیم؛ اما احتمالاً درحالحاضر حدود ۱۰درصد جمعیت کشور سالمند هستند. یعنی حدود ۵/۸ میلیون ایرانی در سن سالخوردگی قرار دارند و از آنجا که اگر ۱۲درصد جمعیت یک کشور سالمند باشند به آن جمعیت سالخورده گفته میشود، میتوان گفت ما در حال ورود به سالخوردگی هستیم. البته همین الان هم برخی از استانها مثل گیلان سالخورده محسوب میشوند.
وی با اشاره به اینکه با افزایش متوسط سن جامعه، یکی از نگرانیها افزایش درصد سرباری و افرادی است که نیاز بیشتری به دریافت خدمات مراقبتی، بهداشتی، درمانی، توانبخشی و رفاهی دارند، میافزاید: ناتوانی جسمی با گذشت عمر بالا میرود و احتمال بروز بیماریهای مختلف بهویژه بیماریهای مزمن در دوره سالمندی افزایش مییابد. البته سالمندی به مفهوم بیماری نیست و اگر شخص در دوره کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی شیوه زندگی سالمی داشته باشد سالمندی خوبی خواهد داشت هرچند با کاهش ظرفیت ارگانهای بدن مواجه باشد.
روند پرشتاب سالمندی
شتی، از سرعت بسیار کشور به سوی سالخوردگی جمعیت خبر میدهد و میافزاید: دو برابر شدن جمعیت سالمند در آمریکا و کشورهای اروپایی حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال طول کشید اما در ایران فقط ۴۰ سال طول کشید تا جمعیت سالمند دو برابر شود و نکته قابل توجه دیگر اینکه دو برابر شدن جمعیت سالمند برای دفعه بعد ۲۰ تا ۳۰ سال دیگر اتفاق میافتد. یعنی به احتمال زیاد حدود ۲۰ درصد جمعیت کشور در سال ۱۴۲۰ تا ۱۴۳۰ سالمند خواهند بود. این اعداد و ارقام به خوبی نشان میدهند ایران چند برابر کشورهای یاد شده سریعتر به سمت سالمندی جمعیت پیش میرود. این درحالی است که منابع مالی، رفاهی و زیرساختهای بهداشتی، درمانی کشورهای اروپایی را نداریم. ضمن اینکه آنها فرصت بیشتری داشتند تا برای مقابله با سالمندی و حمایت از جمعیتی که نیاز به حمایت و مراقبت دارد، آماده شوند. بنابراین باید خیلی بیشتر از گذشته برای بحران سالمندی وقت و بودجه بگذاریم تا بتوانیم به نیازهای جمعیت سالمندان کشور به نحو بهتری پاسخ دهیم و سلامت و رفاه آنان را تأمین کنیم.
فکری برای بیمه سالمندان کنیم
وی با اشاره به اینکه رفاه سالمندان و توجه به سلامت آنها باید یکی از اولویتهای دولت و مجلس و دیگر تصمیمگیران کشور باشد، میگوید: راههای نرفته زیادی در حوزه سالمندی جمعیت داریم. برای مثال یکی از آنها مربوط به بیمه سالمندان است.
باید مراقبت از سالمندان در منزل و یا مراقبتهای طولانیمدت و توانبخشی را تحت پوشش بیمه قرار میدادیم، چون سالمندانی داریم که نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند و باید در مراکز شبانهروزی نگهداری شوند و یا تحت نظر یک پرستار به صورت ۲۴ ساعته باشند. این درحالی است که سازمانهای بیمهگر همین حالا که ۵۰درصد ضریب تخت بیمارستانها به سالمندان اختصاص دارد، بهشدت تحت فشار هستند. درواقع بیمهها چند برابر سهم جمعیتی سالمندان برای آنان هزینه میکنند. بنابراین برای انجام چنین اقدامهایی ابتدا باید سازمان برنامهوبودجه، دولت و مجلس از بیمهها حمایت مالی کنند تا آنها هم بتوانند حمایتشان را به جایی منتقل کنند که هنوز سالمند بستری نشده است. چون در این صورت؛ هم سلامت سالمندان بهتر حفظ میشود و هم هزینههای سازمانهای بیمهای زیاد نمیشود.
رئیس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت درخصوص افزایش نرخ باروری بهمنظور کاهش سن جمعیت هم میگوید: تأکید بر افزایش نرخ باروری یا تعداد موالید یکی از راهبردهای دولت و وزارت بهداشت است تا به این شکل میانگین سن جمعیت کشور کاهش پیدا کند. اما باید توجه داشته باشیم که دستکم ۱۵سال طول میکشد تا افرادی که به دنیا میآیند، به سن استقلال برسند و دیگر سربار نباشند. بنابراین اگر دستگاههای متولی براساس سند ملی سالمندی به وظایف خود عمل کنند و تمرکزشان را روی سالمندی فعال و سالم بگذارند بهتر و زودتر نتیجه میگیریم.
شتی، در پاسخ به این پرسش که اگر در سالهای آینده هم مثل گذشته بودجه سالمندی افزایش پیدا نکند، آنوقت باید شاهد چه اتفاقی باشیم؟ میگوید: همین الان ضریب اشغال تخت بیمارستانها از سوی سالمندان حدود ۵۰درصد است حال اگر جمعیت آنها طی ۲۰ سال از حدود ۱۰ میلیون نفر به ۲۰ میلیون نفر برسد آنوقت ضریب تخت بیمارستانهای کشور توسط سالمندان از ۵۰درصد به ۱۰۰درصد میرسد. در نتیجه تخت برای کسانی که در تصادفات مصدوم و یا دچار نارسایی قلبی و عروقی و... میشوند نخواهیم داشت. بنابراین اگر با همین فرمان پیش برویم و پدیده سالمندی را مدیریت نکنیم این بحران هرچه بیشتر تشدید میشود.
خبرنگار: محمود مصدق
نظر شما